بیانات رهبر

بیانات رهبر از اول انقلاب تا کنون(فیلم +صوت+عکس)

بیانات رهبر

بیانات رهبر از اول انقلاب تا کنون(فیلم +صوت+عکس)

مشخصات بلاگ
صورة ذات صلة

فیلم

صوت

عکس

 

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 
الحمدللَّه رب العالمین. الحمدللَّه الّذی خلق السموات و الارض و جعل الظّلمات و النّور. ثمّ الّذین کفروا بربّهم یعدلون. و الحمدللَّه الّذی لم یتّخذ ولدا و لم یکن له شریک فی الملک، و لم یکن له ولی من الذّلّ و کبّره تکبیرا. احمده و استعینه و استغفره و اتوب الیه. و اصلّی و اسلّم علی حبیبه و نجیبه، سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم محمّد، و علی آله الأطیبین الأطهرین، المنتجبین المعصومین المکرّمین، سیّما بقیّةاللَّه فی الارضین. قال اللَّه‌الحکیم فی کتابه: «یا ایّهاالّذین آمنوا اتقوااللَّه ولتنظر نفس ما قدّمت لغدٍ واتقوا اللَّه انّ‌اللَّه خبیر بما تعملون.(1)»
 
روز عید مبارک فطر، روزِ گرفتن پاداش برای مؤمنان و روزی است که برای پیغمبر اکرم و اولیایش، روز عید، روز شرف و روز کرامت است. همه شما برادران و خواهران مسلمان نماز گزار را به رعایت تقوا و پرهیزگاری دعوت و توصیه میکنم؛ که تقوا و پرهیزگاری، نتیجه و غایتی است که باید به فضل پروردگار، بر روزه ماه رمضان مترتّب شده باشد.
 
روز عید فطر، روزِ مورد توجّه پروردگار و روز نزول مغفرت و رحمت الهی بر مؤمنان است. این روز را هم باید مثل ایام ماه مبارک رمضان، قدردانی کرد. امام مجتبی علیه‌السّلام - طبق روایتی - در روز عید فطر، از راهی عبور میکرد. دید جمعیتی ایستاده‌اند و بازی میکنند و بیخیال و بیتوجّه به اهمیت این روز، با غفلتِ خودشان سرگرمند و میخندند. کنار آن جمعیت ایستاد و فرمود: «ان اللَّه جعل شهر رمضان مضماراً لخلقه.(2)» خداوند، ماه رمضان را میدان مسابقه‌ای برای بندگانش قرار داده است. «فیستبقون فیه بطاعته الی مرضاته.» که در این میدان مسابقه، به وسیله اطاعت او، به سوی رضایت او با یکدیگر مسابقه بگذارند و از یکدیگر پیشی گیرند. «فسبق قوم ففازوا.» در این ماه رمضانی که گذشت، عده‌ای توانستند پیشی بگیرند و از دیگران جلو بیفتند؛ و اینها پیروز و موفّق شدند «وقصّر آخرون فخابوا.» اما عده دیگری، در همین ماه رمضان کوتاهی کردند. آنها نتوانستند خود را به درگاه رحمت الهی برسانند، و مأیوس و نومید شدند. «فالعجب کل العجب من ضاحک لاعب فیالیوم الّذی یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون.» فرمود: تعجّب است از کسانی که بیخیال میخندند و به لعب مشغول میشوند. در آن روزی که نیکوکاران خرمنهای ثواب را میچینند و میبرند و محرومان، خسارت خود را تحویل میگیرند؛ خسارتهای آنان دامنگیرشان میشود. روز بزرگی است. مثل روز قیامت است. در این روز، کسانی که در ماه رمضان توانسته‌اند رضای الهی را به دست آورند، پاداش خود را از خدای متعال خواهند گرفت. امروز روزی نیست که انسان بتواند در آن، به غفلت سرکند. سپس در ادامه فرمود: «لو کشف الغطاء لعلموا انّ المحسن مشغول بأحسانه، والمسیء مشغول باسائته.» اگر چشم بصیرت، نافذ میشد و پرده حجاب مادّی از مقابل چشمهای ما کنار میرفت، میدیدیم که نیکان مشغول جمع آوری پاداش خودند و به برداشتن ثواب، مشغول و سرگرمند؛ چنان‌که بَدان سرگرم به نتایج کوتاهیهای خودشان هستند.
 
ماه رمضان، با همه خیرات و برکاتش، با همه ساعات و لحظات پربارش، با همه وعده‌هایی که خدای متعال به مؤمنان و نیکوکاران در آن داده بود، سپری شد. عدّه‌ای از این ماه، نتیجه‌ها گرفتند؛ پیمانه‌های خود را پر کردند و خود را تا آخر این سال، که باز به رمضانی دیگر منتهی خواهد شد، بیمه کردند. خوشا به حال آنان. امیدوارم که شما برادران و خواهران، از زمره این گروه مردم باشید.
 
سعی کنید نتایج تلاش مبارک خود را در ماه رمضان، برای خود حفظ کنید. دلها را پاکیزه نگه‌دارید و مشغول مسائلی که شما را از خدا دور میکند، مپسندید. دلتان را مشغول یاد خدا بخواهید؛ آن را قدر بدانید و از نتایج و ثمرات آنچه که در ماه رمضان به دست آورده‌اید، سعادت خود را تا آخر سال تأمین کنید. به فضل الهی، در جمهوری اسلامی ایران، زمینه برای کسانی که بخواهند خوب باشند و خوب بمانند و خوب زندگی کنند، آماده است. آنهایی که بخواهند مسلمان زندگی کنند، در فضای جمهوری اسلامی میتوانند مسلمان زندگی کنند و مسلمان بمانند. در بسیاری از کشورهای دنیا، چنین فضایی وجود ندارد که در آن، جوان بتواند گناه نکند و کسی که میخواهد به گناه نزدیک نشود، بتواند نزدیک نشود. این فضا، از برکات جمهوری اسلامی است. این را باید قدر بدانیم.
 
در این روز مبارک و در این محشر عظیم مردمی، طبق رویّه‌ای که در سالهای گذشته در مثل چنین روزی داشته‌ایم، با استفاده از این فضای روحانی، موردی را از دهها مورد که در زندگی ما میتواند مطرح شود، مطرح میکنم و آن، اجتناب از اسراف و زیاده‌روی است. به برادران و خواهران مسلمانمان در سراسر کشور عرض میکنم که موضوع قناعت را جدّی بگیرید. منظورم از قناعت این نیست که دست به نعمتهای الهی نزنید و از آنها بهره‌مند نشوید. مقصود این است که حدّ و اندازه نگه دارید؛ زیاده‌روی و اسراف نکنید؛ نعمتهای الهی را ضایع ننمایید؛ که متأسفانه بسیاری میکنند. در جمهوری اسلامی، کسانی هستند که دستشان به نعمتهای الهی نمیرسد. نه به خاطر این‌که کم داریم. به خاطر این‌که بسیاری به خودشان حق میدهند که نعمتهای الهی را بیحساب و کتاب مصرف کنند؛ بیاندازه مصرف کنند؛ هیچ ملاحظه‌ای نکنند؛ هیچ حدی نگه ندارند و حتّی نعمتهای الهی را ضایع کنند. چقدر نان ضایع میشود! چقدر غذای طبخ شده ضایع میشود! چقدر میوه مصرف نشده ضایع میشود و از خانه‌ها بیرون ریخته میشود! چقدر لباس زیادتر از اندازه لازم - چند برابر اندازه لازم - خریداری میشود و در خانه‌ها و صندوقها میماند، برای این‌که یک بار در مراسمی پوشیده شود! اینها اسراف است.
 
میخواهم این مطلب را ملت عزیزمان بدانند که اسراف، فعل حرام است؛ گناه است؛ خلاف شرع است؛ آنجایی که اسراف باشد و اسراف مال و اسراف نعمتهای الهی انجام گیرد، تضییع و تلف کردن نعمت است. تصمیم بگیرید این کار را نکنید. البته خانواده‌های کم درآمد، شاید وسعشان هم نرسد که بخواهند اسراف کنند؛ اما خانواده‌های پردرآمد و حتّی بسیاری از خانواده‌های متوسّط، متأسفانه اسراف میکنند. من این جمله را عرض کردم، برآن تأکید و پافشاری میکنم و خواهشمندم که ملت عزیزمان، این سخن را مورد توجّه قرار دهند، به آن اهمیت دهند، برای آن حسابی باز کنند و سعیشان بر اسراف نکردن باشد.
 
از خدای متعال درخواست میکنیم که همه شما برادران و خواهران نمازگزار و همه ملت ایران و همه مسلمانان جهان را مشمول فضل و رحمت خود قرار دهد.
 
پروردگارا! مسلمانان را در همه جای دنیا پیروز کن. پروردگارا! دلهای ما را از گناه دور، و دست و بال ما را از گناه پاک کن.
 
پروردگارا! ما را با زلالِ رحمت و مغفرت خود، در این روز مبارک، شستشو ده. ما را با لطف خود پاک و پاکیزه بگردان. ما را در صراط مستقیم، ثابت قدم بدار.
 
پروردگارا! یاد امام بزرگوارمان را روزبه‌روز در میان ملت و در دلهای مسلمانان عالم، زنده‌تر و زنده‌تر بدار. پروردگارا! نور و رحمت خود را بر روح مقدّس او و ارواح مقدّسه شهدای ما نازل فرما.
 
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرحیم.
 
انّا اعطیناک الکوثر. فصلّ لربّک وانحر. ان شانئک هو الابتر.
 
بسم‌اللَّه الرّحمن الرّحیم‌
 
الحمدللَّه ربّ العالمین. والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم محمّد، و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین المعصومین المطهّرین، سیّما علی امیرالمؤمنین، والصّدیقة الطاهرة سیّدة نساء العالمین، والحسن والحسین، سیّدی شباب اهل‌الجنة، و علی‌بن‌الحسین و محمّدبن‌علی و جعفربن‌محمّد و موسیبن‌جعفرالکاظم و علی‌بن‌موسی و محمّدبن‌علی و علی‌بن‌محمّد والحسن‌بن‌علی والخلف‌القائم المهدی. حججک علی عبادک و اُمنائک فی بلادک. و صلّ علی ائمّة المسلمین وحماةالمستضعفین و هداةالمؤمنین. واستغفراللَّه لی و لکم، و اوصیکم‌بتقویاللَّه.
 
همه برادران و خواهران عزیز را به رعایت تقوا در همه مسائل و از جمله آنها، در نگرش و قضاوت نسبت به مسائل جهانی اسلام توصیه میکنم.
 
دو مطلب را در این خطبه، به اختصار عرض میکنم: یک مطلب این است که متأسفانه امسال برای مسلمانان عالم، سال مصیبتهای بزرگ بود؛ سال دردهای جانکاه مسلمانان. نگاه کنید به سراسر عالم و به کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان؛ خواهید دید که مسلمانان عالم، روزهای امتحانِ بسیار دشواری را میگذرانند. در رأس همه این مشکلات، چند مسأله دردناک است و از جمله آنها، مسأله فلسطین عزیز و خونین است که مسلمانان و برادران ما در فلسطین، همچنان زیر فشارها و ضربات دشمن غاصب گرفتارند. آن چند صد نفر مسلمان فلسطینی هم، در این روزهای دشوار، با استقامتشان حماسه آفریدند و ملتها را به خودشان متوجّه کردند. اما متأسفانه بسیاری از دولتهای مسلمان، حتّی از این حادثه هم که یک حادثه تاریخی است و طىّ آن چند صد نفر پیر و جوان از چهره‌های مبارز و معروف و شناخته شده را از خانه و زندگیشان تبعید و روانه بیابانها کردند، عبرت نگرفتند. در چنین روزگار و دورانی، مسائل حقوق بشر برای برخی دولتها و سازمانها در عالم، ناندانی شده است! هر جا موردی به چشم بخورد که بتواند برای آنها بهانه و مستمسکی جهت فشار روی دولتهایی باشد که میخواهند فشار بر آنها وارد کنند، فریاد حقوق بشر را سر میدهند. وقتی حکومتی برای تضمین سلامت جامعه، قاچاقچی را محکوم میکند، آنها فریاد حقوق بشر سر میدهند؛ امّا هنگامی که چهارصد و چند نفر انسان را از خانه و زندگی و شهر و دیارشان بیرون میکنند و در سرما و شرایط دشوار گرسنگی و بیماری به بیابانها میفرستند، کسانی که داد حقوق بشر سرمیدادند، تکان نمیخورند! فاجعه‌ای بزرگ و حادثه‌ای عظیم است! این، یکی از حوادثی است که در رأس مصیبتها قرار دارد.
 
دیگر، حادثه افغانستان است که امیدواریم آن درگیریهای خونین، دیگر بین رؤسای احزاب این کشور تکرار نشود. مردم افغانستان، مردم مسلمان و مظلومی هستند و این، یک ظلم مضاعف است که سوء تدبیر بعضی از رؤسای احزاب، آنها را در مقابل هم قرار دهد و در خانه و کوچه و خیابان شهرشان - که حالا به اصطلاح آن را آزاد کرده‌اند - خون مردم بر زمین ریخته شود.
 
و باز در رأس همه این قضایا، قضایای خونین و ماجرای مصیبت بار بوسنی هرزگوین است. این حادثه، حادثه بسیار عجیب و بزرگی است! خودش، حادثه‌ای بزرگ است و سکوت و بیاعتنایی دنیای به‌اصطلاح متمدّن در مقابل آن هم به همان اندازه بزرگ و شگفت‌آور است. هر چه بخواهیم ابعاد این فاجعه و این مصیبت را با زبان معمولی بیان کنیم، امکان‌پذیر نیست. چگونه میتوان مصیبت یک ملت را که فقط به جرم مسلمانی کشته میشود، خانه‌هایش ویران میگردد، به ناموسش تعرّض میشود، انواع ظلمها نسبت به آن انجام میگیرد و در پایان هم از خانه و زندگی خود آواره میشود، با الفاظ مجسّم نمود و بیان کرد؟! این، از آن نوع ماجراهایی است که اگر در تاریخِ گذشته اتّفاق افتاده بود و امروز برای ما نقل میکردند، به آسانی نمیتوانستیم باور کنیم؛ اما امروز جلوِ چشم دنیا اتّفاق میافتد.
 
نمیخواهم مطلب تکراری در این باب بگویم. نکته‌ای را که میخواهم در این باب بگویم، این است که در قضیه بوسنی چه کسی مقصر است؟ کسانی که دستشان در خون بیگناهان بوسنی، خونین و رنگین است، شانه‌هایشان را از زیر بار تقصیر بوسنی خارج نکنند! چه کسی در این حادثه مقصّر است؟ من عرض میکنم: همه کسانی که به نحوی نگذاشتند مردم مسلمان بوسنیایی توان دفاع از خود را پیدا کنند، در قربانی شدن آن ملت، سهیم و دخیلند. قدرتهای غربی مقصّرند که به بهانه واهىِ جلوگیری از خشونت، نمیگذارند سلاح به دست آن مردم برسد. میگویند «اگر سلاح به دست مردم بوسنی برسد، خشونت ادامه پیدا میکند!» من میگویم: اگر شما راست میگویید که با اصل خشونت مخالفید و اگر نگذاشتید سلاح به‌دست مسلمانان برسد تا از خودشان دفاع کنند، بایستی در اولین فرصت و در اسرع وقت، با قدرت نظامی خودتان در آن منطقه حاضر میشدید و نمیگذاشتید صربها علیه مسلمانان فاجعه آفرینی کنند. اگر راست میگویید و مسأله‌تان این است که میخواهید خشونت ادامه پیدا نکند،راهِ ادامه پیدا نکردن خشونت این بود که میرفتید آن‌جا، حضور مییافتید و نمیگذاشتید جلّادی که مسلّح به انواع سلاحهاست و از بیرون هم به او کمک میکنند، به جان یک عدّه انسان بیدفاع و بیسلاح بیفتد و هرکاری میخواهد با آنها انجام دهد. راه جلوگیری از خشونت این بود که این کار را نکردند.
 
به هر حال، یا باید خودشان آن‌جا حاضر میشدند، یا بایستی به آنها سلاح میرساندند تا بتوانند از خودشان دفاع کنند. اگر هم نمیخواستند سلاح به آنها برسانند، بایستی راه را باز میگذاشتند تا کسانی که میخواهند به آنها سلاح برسانند، بتوانند اقدام کنند. مسلمانان دنیا داوطلب بودند که به آنها سلاح برسانند. این‌که حقّ طبیعی و قانونی آنها بود.این را چرا نگذاشتند؟! دولتهای اروپایی، یکی یکی اعلام کردند که «ما در قضیه بوسنی وارد نمیشویم»! چرا وارد نمیشوید؟! چرا وقتی میبینید ملتی که بومی آن مناطق است، جلوِ چشم شما در اروپا قتل عام میشود، عکس‌العمل نشان نمیدهید؟! مردم بوسنی که بیگانه نیستند؛ آنها که مهاجر نیستند؛ آنها مردم همان منطقه‌اند؛ از نژادهای همان منطقه‌اند؛ آن‌جا خاک و خانه خودشان است. وقتی میبینید به وسیله گروهی قتل عام میشوند که از آنها قویتر هم نیستند اما سلاح دارند، چرا سکوت کردید؟! صربها که قویتر از مسلمانان نیستند. در دورانی که سلاحهای خودکار و آتشین و توپخانه دوربُرد و انواع و اقسام سلاحهای مدرن همه‌کاره میدان است، معلوم است که آن‌جا، کسی که یکی از این سلاحها را داشته باشد بر کسی که نداشته باشد مسلّط است!
 
مسلمانان بوسنیایی حتی تفنگ انفرادی ندارند! نبایستی میگذاشتید که صربها این‌گونه حمله کنند. نمیبایستی میگذاشتید حمله آنها یک سال ادامه پیدا کند. حدود یک سال است که کشتار مردم بوسنی انجام میگیرد. اگر خودتان نمیخواستید وارد معرکه شوید، باید میگفتید «ما وارد نمیشویم، امّا سلاح میدهیم.» همان مقداری که صربها سلاح دارند، به بوسنیاییها هم میدادید. اگر هم نمیخواستید سلاح بدهید، راه را باز میگذاشتید تا دولتها و کشورهای مسلمان، به قدر نیاز مردم بوسنی، به آنها سلاح میدادند. چرا نگذاشتید؟ من عرض میکنم: همه کسانی که نگذاشتند مردم مسلمان بوسنی، قدرت دفاع از خودشان، زمینشان، ناموسشان و فرزندانشان را پیدا کنند، در این کشتار دخیل و سهیم و مجرمند. این را ملتهای مسلمان دنیا بدانند. این را مسلمانان در تاریخ آینده بدانند، که نسل کشی مسلمانان در اروپا به دست قدرتهای کنونی غربی - اعم از اروپایی و امریکایی - انجام گرفته است! اگر چه در میدان نیستند، اما - همانگونه که عرض کردیم - آنها مسبّبند؛ چون آنها نگذاشتند مردم بوسنی از خود دفاع کنند.
 
وقتی دو نفر با هم دعوا میکنند، شما به دست یکی سلاح بدهید، بعد آن دیگری را بغل کنید، دستش را بگیرید، و نگذارید از خودش دفاع کند! نتیجه چه خواهد شد؟... چه کسی در این جنایت مقصّر است؟ دولتهای غربی مقصّرند؛ دولتهای اروپایی مقصّرند؛ دولت امریکا مقصّر است. خودشان را کنار نکشند. با چهار کلمه حرف زدن در این سازمان و آن سازمان، این لکّه ننگ از دامانشان پاک نخواهد شد. با پرتاب کردن چند محموله غذایی از آسمان، که نمیدانیم به دست چه کسی میرسد و معلوم هم نیست راست باشد - تازه اگر راست هم باشد - جبران آن فاجعه آفرینی نمیشود. ما میخواهیم به برادرانمان در بوسنی کمک کنیم، امّا نمیگذارند. ملتهای مسلمان میخواهند آنها را مسلّح کنند، امّا نمیگذارند. بسیاری از دولتهای مسلمان احساس مسؤولیت میکنند و خواهان کمکرسانی هستند، اما نمیگذارند. اینها که مانع از کمکرسانی به مردم بوسنی میشوند، همان کسانی هستند که هر جا منافعشان اقتضا کند، مسلّحانه وارد میشوند. ماجرای خلیج فارس یکی از این ماجراهاست. یک روز در یکی از کشورهای خاورمیانه، تعداد اندکی مسیحی مورد تهدید قرار گرفتند. یکی از دولتهای اروپایی، که در جریان بوسنی جزو بیاعتناهاست، اعلام کرد که وارد خواهد شد و مداخله هم کرد. اما در این‌جا، چون پای مسلمانان در میان است؛ چون نمیخواهند مسلمانان در اروپا پا بگیرند؛ چون نمیخواهند یک ملت مسلمان در اروپا بر سر پا بماند، وقتی چنین جنایتی را در مقابل چشمشان مرتکب میشوند، میبینند و اغماض میکنند! من همین‌طور که به آفاق زندگی مسلمین مینگرم، احساس میکنم پشت سرِ این سختیها و محنتها، فضل الهی است. ان‌شاءاللَّه فرج الهی است: «انّ مع العسر یسرا.(3)» خدای متعال به دنبال این سختیها، آینده‌ای روشن را برای مسلمانان همان منطقه قرار داده است که به فضل الهی، امیدواریم این آینده را هر چه زودتر ببینیم.
 
نکته دوم، در مورد مسائل خود ما، یعنی مسائل جمهوری اسلامی است. باز مدتی است که بوقهای تبلیغاتی صهیونیستی، در اطراف دنیا به صدا در آمده‌اند و گهگاه یک بار، موج حمله تبلیغاتی به راه میاندازند. مجدّداً این موج تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی به وسیله تبلیغات صهیونیستی آغاز شده است. مسأله این است که جمهوری اسلامی به خاطر استقلال، به خاطر زیر بار زور نرفتن، به خاطر رعایت منافع ملی - و نه منافع مستکبران - به خاطر ایستادگی در مقابل مطامع دشمنانی که میخواهند بر این کشور دست بیندازند، به خاطر برچیدن بساط کسانی که دهها سال نوکری استعمار و استکبار را در این کشور کردند، در چشم مستکبران جهان موجود منفوری است. ما این را میدانیم و از این بابت ناراحت هم نیستیم. هرچه جمهوری اسلامی در نظر مستکبران و جهانخواران و بدها و شیطانها منفور باشد، ما خوشحالتریم. روزی که آنها از ما خوششان بیاید و ما را بپسندند و از ما راضی شوند، در صحّتِ راه و کار خود شک خواهیم کرد. اما آنچه که امروز میگویند، مسأله تروریسم است که مطلب تازه‌ای هم نیست. اینها جمهوری اسلامی را به حمایت از تروریسم و به صدور انقلاب در سراسر عالم متّهم میکنند. من میگویم مسأله صدور انقلاب که بارها و بارها تکرار کرده‌اند، یک حرف بیمعنا و پوچ است. انقلاب چیزی نیست که کسی آن را صادر کند. انقلاب کالا نیست که بشود صادرش کرد. انقلاب، محموله نیست که بتوان آن را به جای دیگری برد و یا به کشور دیگری صادر کرد. انقلاب، اگر درست و منطقی باشد و اگر برای ملتها جاذب باشد، خودش صادر میشود؛ بدون این‌که کسی بخواهد آن را صادر کند. ما انقلاب را صادر نکردیم. انقلاب، با جاذبه‌های خودش صادر شده است. این، نکته دوّم.
 
نکته سوم این است که ما انقلاب را امروز نمیخواهیم صادر کنیم. انقلاب، یکبار صادر میشود؛ و شد! این‌که میبینید امروز در سرتاسر دنیا، گرایش و ایمان اسلامی زنده شده است؛ این‌که میبینید ملتها در شمال آفریقا و در خاورمیانه و در شرق و غرب کشورهای اسلامی بیدار شده‌اند؛ این‌که میبینید جوانان مسلمان در کشورهای گوناگون به زیباییهای دین و قرآن روآورنده‌اند، همه حاکی از این است که انقلاب اسلامی در اوّلِ وقوع خود صادر شده است. ما که نمیخواهیم بعد از گذشت چهارده سال، تازه به فکر صدور انقلاب باشیم! یک بار انقلاب صادر میشود و آن هم شد. وقتی که انقلاب، پیروز شد و خبر و جذّابیت آن، دنیا را پرکرد، کاری که باید بشود شد. همان کاری که شما از آن ناراضی هستید؛ همان کاری که به خاطر آن زنجیر میجوید و همان کاری که به خاطر آن خشمناک میشوید، شده و کار از کار گذشته است! شما هم هیچ کاری نمیتوانید بکنید و هیچ کس دیگری هم نمیتواند کاری بکند. کار از کار گذشته است!
 
و اما در قضیه تروریسم! میگویند «جمهوری اسلامی ایران، از تروریستها حمایت میکند» و با این بهانه ما را تهدید میکنند. من میگویم اوّلاً تهمتِ حمایت از تروریسم به جمهوری اسلامی ایران، یک دروغ و افترای آشکار است. ما از هیچ تروریستی حمایت نمیکنیم. شما نگاه کنید ببینید تروریستهای عالم چه کسانی هستند، آن وقت بگویید ما از اینها حمایت میکنیم! بزرگترین تروریستهای دنیا، امروز صهیونیستهایند. میبینید که صهیونیستها با ملت فلسطین چه میکنند! صِرف این‌که دولت شدند، موجب نمیشود تروریست نباشند. چه کسی از تروریستهای صهیونیست حمایت میکند؟ سازمانهای جاسوسی غربی، طبق اعترافهای خودشان، جزو قلمهاىِ درشتِ تروریستی در دنیا به شمار میروند. چقدر اینها با نظامها و دولتهای مردمی مبارزه کردند! این تروریسم نیست!؟
 
ما از اینها حمایت نمیکنیم. هر کس که در گوشه‌ای از دنیا؛ در شهری، در روستایی، در خیابانی، در هر جایی بمب گذاری کند و مردم بیپناه، مردم بیگناه، زن و مرد و غیر نظامیان را از بین ببرد، تروریست است. ما از چنین کسانی هرگز حمایت نکرده‌ایم و نمیکنیم. شما هستید ای قدرتهای غربی که از تروریستها حمایت میکنید. آن کوردلانی که در میدان راه آهن تهرانْ بمب گذاشتند و مرد و زن و کودک و بزرگ را تکّه پاره کردند؛ کسانی که در نماز جمعه تهران بمب گذاشتند و جوانان و مردان ما را قطعه قطعه کردند، بدون این‌که آنها گناهی داشته باشند؛ کسانی که در مرکز حزب جمهوری اسلامی بمب گذاشتند و هفتاد و تن از اصیل‌ترین و شیواترین چهره‌های این کشور را نابود کردند و داغ آنها را به دل این ملت گذاشتند، تروریستند. امروز هم اگر میبینید خبری از بمب‌گذاری نیست، به این سبب است که نمیتوانند کاری بکنند. امروز هم اگر بتوانند، باز در میدانها، در خیابانها، در نمازها و در مجامع، بمب‌گذاری میکنند. تروریست اینها هستند. اینها کجایند؟ تروریستهایی که میدان راه آهن و میدان امام خمینی تهران را با بمب گذاری خودشان منهدم و منفجر کردند و بچه و بزرگ و زن و مرد را نابود کردند، امروز کجا زندگی میکنند؟ از چه کسانی کمک و حمایت میگیرند؟ آنها در همین کشورهای اروپایی هستند؛ آنها در امریکا هستند؛ آنها در اروپا هستند. تروریستها زیر سایه همان کسانی زندگی میکنند که ادّعای مخالفت با تروریسم را مطرح میکنند!
 
جمهوری اسلامی، طرفدار تروریسم نیست. شما که جمهوری اسلامی را متّهم میکنید، طرفدار تروریسم هستید و از تروریستها حمایت میکنید! چرا کشور فرانسه، کشور آلمان، کشور امریکا و بقیه کشورها، همین تروریستهایی را که خودشان اعتراف کردند و بمب‌گذاریها را در ایران پذیرفتند، در کشورهای خودشان دستگیر نمیکنند؟! چرا آنها را محاکمه نمیکنند؟! چرا آنها را به عنوان تروریست تعقیب نمیکنند؟! اگر راست میگویند و مخالف تروریسم هستند، چرا آنها را مجازات نمیکنند؟! آن وقت به جمهوری اسلامی تهمت و افترا میزنند که طرفدار تروریسم است! نه؛ ما با بمب گذاری مخالفیم؛ ما با کشتن زن و بچه مردم مخالفیم؛ ما با روبه‌رو شدن با غیرنظامیان - که به زندگی روزمرّه خود مشغولند - به شدّت مخالفیم؛ ما تروریستها را محکوم میکنیم. آن‌که با این کارها مخالف نیست، شما هستید؛ دولتهای غربی هستید؛ استکبار هستید؛ همین شماها هستید که جمهوری اسلامی را متّهم میکنید!
 
و اما نکته چهارم. قدرتهای استکباری، در پی متّهم کردن جمهوری اسلامی به تروریسم و صدور انقلاب، با سلاح تهدید هم به میدان آمده‌اند. من به آنها میگویم: شما به شدت در اشتباهید که جمهوری اسلامی را تهدید میکنید. جمهوری اسلامی را به چه چیز تهدید میکنید؟ درباره جمهوری اسلامی چه خیال کرده‌اید؟
 
به شدّت در اشتباهند آنهایی که خیال میکنند چون انقلابهای پوشالی - انقلابهای غیر متّکی به مردم، در کشورهای کمونیستی - شکست خوردند و نابود شدند، معنایش این است که این انقلابِ اصیل مردمی که با دست یکایک ملت بر پا داشته شده است، ممکن است شکست بخورد. به شدّت در اشتباهند. چه مقایسه غلطی است بین کشور ما و کشوری مثل شوروی سابق که از اوّل تا وقتی منهدم شد، یک انتخابات مردمی و سراسری در آن انجام نگرفت! چه کسی در شوروی انتخابات مردمی دیده است؟ در کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی، چه وقت انتخابات انجام گرفته است؟ همیشه حزبها بر سرِ کار آمده‌اند؛ حزبها رؤسا را معیّن کرده‌اند؛ آن هم تازه نه همه افراد یک حزب را، بلکه برگزیدگان یک حزب را! شوراهای مرکزی چهارنفر را معیّن میکردند و در رأس قدرت قرار میدادند و کشور به دست آنها سپرده میشد. با آن اختناق، ملت خبری نداشت که چه کسی می‌آید و چه کسی میرود.
 
فرق است بین چنان کشورها و کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران. هنوز دوماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که در دهم و یازدهم فروردین، رفراندوم عظیم جمهوری اسلامی در ایران انجام گرفت. هنوز چند ماه نگذشته بود که قانون اساسی تصویب شد و رفراندوم قانون اساسی انجام گرفت و ملت، قانون اساسی را تصویب کرد. هنوز یک سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که انتخابات ریاست جمهوری انجام گرفت. شما به بعضی از این کشورهای به اصطلاح سوسیالیستی، بعد از آن‌که دچار زلزله اخیر در کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی شدند، نگاه کنید. اعلام کردند که میخواهند انتخابات راه بیندازند. بعد از سی، چهل سال، تازه میخواهند انتخابات ریاست جمهوری راه بیندازند! همین کشورهای به اصطلاح سوسیالیستىِ عرب را بنگرید؛ چه وقت در این‌کشورها انتخابات انجام گرفته است؟! چه وقت مردم پای صندوق رأی رفته و رأی داده‌اند؟! اینها را با جمهوری اسلامی ایران مقایسه میکنید که در تمام مراحل، آحاد ملّت، با آرای خود حضور داشته‌اند! جمهوری اسلامی را ملت تصویب کرد. قانون اساسی را ملت تصویب کرد. مجلس شورای اسلامی، هرچهار سال یک بار، با آرای مستقیم ملت تشکیل میشود. رئیس جمهور، هر چهار سال یک بار، با آرای مستقیم ملت بر سرِکار می‌آید. نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، اعضای هیأت دولت را تصویب میکنند. حتّی خبرگان منتخب مردم، رأی میدهند و رهبر هم با آرای غیر مستقیم مردم انتخاب میشود. درهمه جا مردم حضور دارند. نظام ما یک نظامِ مردمىِ کامل است. انقلابی را که به آرا و اراده‌های یکایک مردم متّصل است، با کجا مقایسه میکنید؟! جمهوری اسلامی را از چه چیز میترسانید؟! من به شما ملت عزیزمان عرض کنم - ملتهای مسلمان هم بدانند - امریکا و کشورهای غربی، تا امروز برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی هر کار که توانسته‌اند کرده‌اند. هیچ‌کس بر سرِ ما منّتی ندارد. ضربات خودشان را زده‌اند و جمهوری اسلامی، به فضل پروردگار چنین بالنده بر سرِ پا ایستاده است. امروز هنوز هم در دنیا و در این منطقه، کشورهایی وجود دارند که تاکنون روی مجلس قانونگذاری به خود ندیده‌اند و یک انتخابات در این کشورها انجام نگرفته است. در همین منطقه خودمان، مردم در هیچ یک از مسائل کشوری حضور ندارند و اراده آنها محترم شمرده نمیشود. قبل از تشکیل جمهوری اسلامی و قبل از پیروزی این انقلابِ مبارک، پنجاه سال کشور ایران همین وضع را داشت. انتخاباتی نبود، امّا مجلسینی فرمایشی داشت! پادشاه ساخته شده‌ای به‌وسیله انگلیسیها و استخدام شده‌ای به‌وسیله امریکاییها در رأس کار بود. آن روز در این کشور و امروز در کشورهای مرتجع منطقه، حرفی از نقض حقوق بشر به میان نمیآمد و نمی‌آید. در جمهوری اسلامی، همه چیز روی دوش مردم و با اراده مردم انجام میگیرد. امروز به فضل الهی، آزادیای در این کشور وجود دارد که در تاریخ گذشته ایران اگر نگوییم بی‌نظیر، کم‌نظیر است. دوران گذشته ما دوران سلطنتهای استبدادی بوده است. هر چه به گذشته نگاه میکنیم دوران سیاه و تاریک اختناق است. امروز، بحمداللَّه ملت ایران آزاد است، فکر میکند، میاندیشد، انتخاب میکند و تصمیم میگیرد. نظامی که بر دوش چنین مردمی استوار است، نظام مستحکمی است و کید دشمنان نمیتواند به این نظام صدمه‌ای وارد کند. پروردگار عالم هم به این ملت و به این کشور و به این سرزمین و به دلهای مؤمن شما مردم، تفضّل و لطف کرده است و بعد از این هم لطف خواهد داشت. امیدواریم که دشمنان، در نقشه‌های خود علیه جمهوری اسلامی، چنان‌که در گذشته ناکام بودند، امروز هم ناکام شوند و بیشک، ناکام خواهند شد.
 
ملت ایران نیرومند است. ملت ایران قوی است؛ به خاطر ایمانش؛ به خاطر وحدتش؛ به خاطر وفاداریاش به اسلام و انقلاب، و امیدواریم همیشه مشمول نظر ولىّ عصر ارواحنافداه باشد و خواهد بود.
 
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم.
 
قل هواللَّه احد. اللَّه الصّمد. لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد.
 
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه.
 
 
 
 
 
 
 
1) حشر: 18
 
2) بحارالانوار: ج 75، ص 109
 
3) انشراح: 6